-
معرفی کتاب انتخاب صالحان
موشن معرفی کتاب انتخاب صالحان
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت پنجم
بهار سال 1365 را - روزی که امام(ره) در بستر بیماری بودند - فراموش نمیکنم. ایشان دچار ناراحتی قلبی شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزی در بستر بیماری بودند... آقای حاج احمد آقا - آقازادهی محترم ایشان... به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آنجا بیایید؛ فهمیدم که برای امام(ره) مسألهیی رخ داده است... خدمت امام(ره) رفتم و هنگامی که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم... در آن لحظهیی که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتی که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً میباید در آن لحظهی حساس به ما میگفتند. ایشان گفتند: قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمیتواند به شما آسیبی برساند. به نظر من، وصیت سیصفحهیی امام(ره) میتواند در همین چند جمله خلاصه شود. 1368/04/12
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت چهارم
وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافی الضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. 1389/03/14
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت سوم
من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجهی اوّل است. اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیّتنامهی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایههای انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیّتنامهی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیدهاید امّا امام مجسّم در همین وصیّتنامه است؛ مجسّم در همین بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیّتنامه و مانند اینها هست؛ نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت دوم
دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهی امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مأیوس کرد. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
-
برگی از خاطرات
بدون توقف
یکی از خصوصیات امام رضواناللَّه علیه که زمان حیات ایشان هم به این نکته توجه داشتم و بعد از رحلت آن بزرگوار هم بارها گفتهام، این بود که ایشان، سنّت ایستایی انسان در یک سنین را به هم زدند؛ یعنی خدای متعال، این سنّت را در وجود ایشان به هم زد. انسان، رشد و جوشش و پیشرفت و توقّفی دارد. انسان در یک زمان -چهل، پنجاه، شصت یا هفتاد سالگی- متوقّف میشود. خدای متعال، این سنّت را در وجود امام به هم زد. ایشان توقّف نداشتند. واقعاً این نکتهی عجیبی است. او مردی است که در سنین قریب هشتاد سالگی، وارد قلمرو ادارهی کشور و سیاست عملی شد. قبل از آن هر چه بود، فکر و تئوری و حرفزدن بود. بعضی افراد، این گونه فعالیتها را از جوانی تجربه میکنند؛ ولی ایشان تازه در سنین نزدیک هشتاد سالگی شروع کردند. 74/12/4
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت اول
ضربهی شدید ناشی از فقدان امام بزرگوار برای ملتهای مسلمان در سرتاسر دنیا، ضربهیی کاری بود و حقیقتاً آنها را دچار غلق و اضطراب کرد. بخشی از این نگرانی به خاطر آن بود که امام(ره) را از دست داده بودند، و بخشی دیگر به این دلیل بود که نسبت به سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی نگرانی داشتند. در این میان، موضع ملت ایران، امید را به دلهای مسلمانها در سرتاسر عالم برگرداند. 1368/04/10
-
زائر سرای نور الهدی
نظرسنجی:
-
خلوت انس.
موشن معرفی کتاب خلوت
-
حامی مظلوم
آیتالله خامنهای در دورهی اول ریاستجمهوری به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دورهی دوم به کشورهای پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا، موزامبیک، یوگوسلاوی، رومانی، چین و کرهی شمالی سفر کردند. ایشان در گزارش خود به مردم دربارهی سفر به آفریقا گفتند که در این قارّه علاوه بر پیگیری هدف تحکیم روابط، پیام جمهوری اسلامی مبنی بر حمایت قاطع از مبارزه با رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی نیز به گوش مردم منطقه رسانده شد: «ما البتّه به وسیلهی بیانیّه و موضعگیری در سازمانهای بینالمللی و نامهنگاری و فرستادن پیک و پیام اعلام نظر خودمان و موضع خودمان را کرده بودیم، اما لازم بود که بیش از این اعلام موضع بشود و این سفر این کار را انجام میداد که بنده به عنوان نمایندهی ملت ایران و بهعنوان رئیس شورایعالی دفاع یک کشور در حال جنگ، در موقعیت حساس، بهعنوان سفیر انقلاب بروم در پشت مرزها و دیوارهای کشور مظلوم آفریقای جنوبی و آنجا نه یک بار، نه دو بار، بارها فریاد بزنم و بگویم ملّت ایران در کنار مبارزین آفریقای جنوبی که مظلومند قرار دارد و ما با تمام وجود از آنها دفاع میکنیم و حمایت میکنیم.»( بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، 4/11/1364)
-
برگی از خاطرات
زیارت قبول
سال 58 تنها باری است که آیتالله خامنهای به سفر حج مشرّف شدهاند. سالها بعد ایشان پس از مطالعهی کتاب «سفر به قبله» که سفرنامهی حج هدایتالله بهبودی است، دلنوشتهای در حال و هوای دلتنگی زیارت خانهی خدا به یادگار گذاشتند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. تا به یاد دارم از سالهای دور جوانی هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود. و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد... تنها تسلّی به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزایندهی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول 70/12/10»
-
سرمشق؛
ارادتم بیشتر شد
آقا خاطرهی خود از یکی از شهدا را اینطور تعریف میکنند: «یکی از مدیران دستگاههای فرهنگی دربارهی یک نفر از چهرههای معروفِ فرهنگیِ خوب که امروز جزو شهدای عالی مقام ماست و من خیلی به او علاقه داشتم و همیشه به دستگاههای مختلف فرهنگی توصیه میکردم که از وجودش استفاده کنید، چند عکس به من نشان داد که مربوط به قبل از انقلابِ او بود و او را در مناظری که آن زمان برای جوانان خیلی پیش میآمد، نشان میداد. آن آقا به من گفت: بفرما! این همان کسی است که شما اینطور از او تعریف میکنید! من عکسها را که نگاه کردم گفتم که ارادتم به این شخص بیشتر شد، چون او در این محیط بوده و حالا اینگونه شده؛ حتماً باید از ایشان استفاده کنید.»
-
مبنا
مقوله ی نهضت های مواسات برای حل مسئله
مقولهی نهضتهای مواسات برای حل مسئله در نگاه رهبری؛ توضیحی ازدکتر عادل پیغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)
-
مرور برخی خصوصیات شهید جمهور در پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی
مرور برخی خصوصیات حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج ابراهیم رئیسی در پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی
-
برگی از خاطرات
مسیح کردستان
من شهید بروجردی را از اوایل پیروزی انقلاب شناختم. اواسط سال 1358 شورای انقلاب مرا مأمور کرد که بروم کارهای سپاه را به عهده بگیرم. کسانی که در سپاه بودند، به من مراجعه کردند و گفتند خوب است که شهید بروجردی را بگذارید منطقه غرب کشور. موافقت کردم و شهید بروجردی را فرستادیم آنجا. یادم میآید در سالهای 60 و 61 بود که حضور ضد انقلاب در منطقه غرب کشور، یک حضور بسیار فعالی شده بود. از طرف عراق تغذیه میشدند، هم تغذیهی مالی و هم تغذیهی تبلیغاتی و هم تغذیهی تسلیحاتی. مرحوم شهید بروجردی در این زمینهها بسیار فعال بود. یکبار در سال 59 یا اوایل 60 رفتم منطقه غرب، ایشان آن وقت در باختران بود و از نزدیک شاهد کار او بودم. اما چیزی که من از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به تنها چیزی که فکر میکند، مسئولیت و وظیفه است. من تصور میکنم روحیهی آرامش و نداشتن حالت ستیزهجویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارضهای کاری با او داشتند، نشانهی آن روح عرفانی شهید بود. 1366/7/15
-
جامعه سازی مردم بنیان
نقش مردم در شکل گیری عناصر جامعه و ارتباط نظریه مردم سالاری دینی در اندیشه رهبر معظم انقلاب در توضیحی ازدکتر عادل پیغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)
-
کتابستان
دوباره فردوس
حضور کاروان امداد روحانیت به مدیریت آیت الله خامنهای در زلزله سال ۱۳۴۷ فردوس و اقامت دو ماهه در این شهر را میتوان اولین اردوی جهادی جوانان انقلابی و پیروان نهضت امام خمینی نامید که مبدأ حرکتهای جهادی دیگری مانند سیل قوچان، زلزله اسفراین و سیل ایرانشهر گردید. کتاب «دوباره فردوس»، روایت حضور جهادی آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) در زلزله فردوس در سال ۱۳۴۷ است. این کتاب به قلم آقای سید علیرضا مهرداد نوشته شده و برای اولین بار، خاطرات منتشر نشده از رهبر معظم انقلاب در موضوع حضور ایشان در زلزله فردوس در این کتاب ۲۴۰ صفحهای گنجانده شده است.
-
نگذارید دیر شود
آیت الله خامنهای در اواخر دورهی دوم ریاست جمهوری و در اردیبهشت 1368 به کشورهای چین و کره شمالی سفر کردند. این سفرها با توجه به شرایط خاص ایران چند ماه بعد از پایان جنگ تحمیلی، بازتابهای گستردهای در رسانههای جهان داشت. حاج احمد خمینی تعریف میکند در آن دوران با توجه به شرایط جسمانی امام در اتاق ایشان یک زنگ تعبیه کرده بودند و همواره گوش به زنگ بودند تا هرگاه امام نیاز به حضور پزشک داشتند، با فشار دادن زنگ، حاج احمدآقا را خبر کنند. یک روز ساعت 7 غروب، صدای زنگ از اتاق امام به گوش رسید. حاج احمدآقا نگران شد و فکر کرد که امام سکته کردهاند. اما وقتی سراسیمه به اتاق امام رسید، دید امام نشستهاند و هر دو دست را جلوی زانوهایشان گرفتهاند و نگاهشان به سمت تلویزیون است. در صفحه تلویزیون، تصویر سخنرانی آیت الله خامنهای در اجلاسیهی بزرگ کره شمالی در حال پخش بود. امام گفتند: «نگذارید دیر شود. چند بار من به شما و آقای هاشمی گفتم مطرح کنید آقای خامنهای را در مجلس خبرگان. این عظمت را آدم میبیند کیف میکند.»
-
سرمشق؛
قند پارسی
از ویژگیهای آیتالله خامنهای، تسلط و تعلق خاطر نسبت به شعر و ادب فارسی است. این علاقه که از دوران نوجوانی ایشان آغاز شده، در دورهی رهبری تجلیات گوناگونی مانند برگزاری شب شعر سالانه با پارسیسرایان دارد. در خاطرات ایشان موارد متعددی از ارتباط نزدیک با برخی شعرا از جمله محمد حسین شهریار تا مهدی اخوان ثالث و یا امیری فیروزکوهی دیده میشود. جمعآوری و احیاء نسخ قدیمی به خط و زبان فارسی از سراسر جهان و اهدای آن به کتابخانهی آستان قدس، نمونهی دیگری از تلاشهای ایشان است. رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، دغدغهی خود نسبت به زبان فارسی را اینطور ابراز میکنند: «من خیلی نگران زبان فارسی هستم؛ اسم فارسی را با خط لاتین مینویسند! خب چرا؟ محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟ روی کیف بچههای دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همینجور؛ من واقعا حیرت میکنم.»
-
ماده سوم سیاست های کلان ابلاغیه جمعیت
ماده سوم سیاستهای کلان ابلاغیه جمعیت
-
برگی از خاطرات
بقعهی مبارک
آیتالله خامنهای همواره مقیدند که در سفرهای رسمی و غیررسمی به قم، برای زیارت به حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها بروند. سالها پیش ایشان در دفتر یادبود حرم مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها یادداشتی به یادگار گذاشتهاند: «السّلام علیکم یا أهلَ بَیتِ النّبوة و مَوضِعِ الرّسالَة، السّلام عَلَیکِ یا قُرّةَ عَین آلِ الرّسُولِ (صلواتاللهعلیهوآلهوسلّم) حقّ بزرگِ این سرچشمهی نور و هدایت که یکی از ثمرات آن، تشکیل حوزهی علمیهی عظیمالشأن در سایهی این بقعهی مبارک است، چنان عظیم است که زبان و قلمِ چون من حقیر و ناتوانی را رساییِ بیان آن نیست. خداوند شما و همهی متمسکین به ذیل ولایت رفیعهی اهل بیت وحی و فضیلت را موفق به أدای این وظائف بدارد. اینک حرم مطهّر و بیوتات مطهّرهی اطراف آن، بحمدالله از وضع شایستهتری نسبت به گذشته برخوردار است و وسعت و نظافت و ابهت و انتظامی بیش از گذشته دارد. این رشتهی بهسازی باید انشاءالله ادامه یابد و بهموازات آن صفا بخشیدن به فضای معنوی و روحی و امکان انتفاع از هدایت الهی در این مکان مقدس نیز باید مورد توجه و اهتمام باشد. خداوند روح مقدس امام بزرگوار را که روحی در همهی تلاشهای گذشتگان دمید، به عالیترین درجات نائل فرماید و شما آقایان عزیز را حفظ کند. سیّدعلی خامنهای ۷۲/۷/۳»
-
سرمشق؛
اعتماد امت
سال 1360 پس از شهادت محمدعلی رجایی گروههای مختلف، آیتالله خامنهای را علیرغم مخالفت ایشان به عنوان نامزد خود برای سومین انتخابات ریاست جمهوری معرفی کردند. دهم مهر ۱۳۶۰ آیتالله خامنهای با کسب اکثریت مطلق آراء (۱۱/۹۵ درصد) به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند. این درصد آراء رکوردی در انتخابات ریاست جمهوری به ثبت رساند که پیش و پس از آن توسط هیچ نامزدی کسب نشد. ایشان دربارهی کاندیداتوری برای دور دوم ریاست جمهوری میگویند: «دورهی اول ریاست جمهوری تحمیل شد بر ما، هیچ، دورهی دوم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ اما امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است. خب بنده هم برخلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، انسان نرود به سراغش. بله، اگر چنانچه به گردن انسان گذاشته شد، آنجا بایستی با قوت دنبال بکند.»
-
مبانی تفسیر قرآن رهبر معظّم انقلاب
مبانی تفسیر قرآن رهبر معظّم انقلاب به کلام حجت السلام و المسلمین زمانی فرد
-
جلسه دوم
درسنامه طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
درسنامه طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ شخصیت شناسی علمی و فکری آیتالله خامنهای