-
وقت امتحان
در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از حضرت ابراهیم علیه السلام که آن روز ایثار کرد.همه ی امتحان هایی که ما می شویم،در واقع پای یک ایثار به میان می آید.یک محنتی را جلوی پای یک انسان یا ملتی می گذارند؛اگر توانست عبور کند،به آن منزل مقصود می رسد؛اگر نتوانست استعداد خود را بروز دهد،نتوانست بر هوای نفس غالب بیاید و عبور کند می ماند ؛ امتحان این است . ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
-
وقت غبارروبی
روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی در دلهایمان میشویم؛ تضرع، خشوع، ذکر، توسل، این زنگارها و این غبارها را میزداید و روزهای مشخصی، فرصتهای برتری برای این غبارروبی هست که از جملهی بهترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. 1394/06/25
-
عرفهی به یادماندنی
یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم، اعمال آن روز، طولانی هم هست لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند چند ساعت طول می کشد. آن وقت من یادم است که با مادرم «چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبی و اینها بود» می رفتیم یک گوشهی حیاط که سایه بود «منزل ما حیاط کوچکی داشت» آنجا فرش پهن میکردیم، چون مستحب است که زیر آسمان باشد هوا گرم بود در آن سایه می نشستیم و ساعت های متمادی، اعمال روز عرفه را انجام میدادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز، مادرم می خواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، می خواندیم. دورهی جوانی و نوجوانی من این گونه بود؛ دورهی انسی با معنویات و با دعا و این ها. البتّه آن وقتها از یک امتیاز برخوردار بودیم که اگر آن امتیاز، امروز در جوانی باشد، دعا و ذکر و نماز برای او شیرین خواهد بود و مطلقاً خسته کننده نخواهد بود؛ و آن توجّه به معانی است. ببینید هر کسی که از نماز خسته می شود، یا معنای نماز را نمی داند، یا توجّه نمی کند؛ و الاّ اگر کسی معنای نماز را بداند و به نماز هم توجّه بکند، امکان ندارد از نماز خسته بشود، اصلًا امکان ندارد. 1376/11/14
-
مرجع تقلید انقلابی
بخشی از پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب در پی رحلت مرجع عالیقدر آیتاللّٰه فاضل لنکرانی: «حوزهی علمیه یکی از استوانههای علمی و تحقیقی و یکی از استادان برجستهی خود و ملت ایران یکی از مراجع تقلید انقلابی و بیدار و پرتحرک خود را از دست داد. ایشان در سالهای طولانیِ دوران اختناق، در شمار برجستگانی از حوزهی علمیهی قم بودند که در میدانهای گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعید را به جان خریدند، و پس از پیروزی انقلاب از جملهی روحانیون نامداری بودند که نقشهای مهمی در همهی موارد حساس ایفاء نمودند. رحمت خدا بر ایشان باد.» 1386/03/26
-
یار همیشگی
مرحوم آقای حمید سبزواری در طول این سالهای متمادی یار همیشگی محفل ما بود. در مورد مرحوم حمید، اوّلاً ایشان قریحهی شعریاش خیلی خوب بود؛ واقعاً شاعر بود؛ یعنی شاعر بالذّات بود، متصنّع نبود. ثانیاً تسلط بر انواع شعر داشت، تسلط بر گسترهی واژگانی داشت، یعنی واژگان وسیعی در اختیارش بود، تنوّع در شعر داشت، بهروز بود. بنده از همان ماههای اول انقلاب با آقای حمید آشنا شدم و مراودهی ادبی و شعری با ایشان پیدا کردیم در آن گرفتاریها و اشتغالات عجیب و غریب آن روزِ ما؛ او یک دریچهای بود که یک هوای آزادی را به ما میرساند و بنده مغتنم میشمردم. 1395/03/31
-
بهترین ازدواج
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (سلام الله علیها). بهترین پسرهای عالم هم، حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) بود. ببینید چطور ازدواج کردند. چه جور مهریه کم، چه جور جهیزیه کم. همه چیز با یاد خدا. اینها برای ما الگو هستند. از دختر پیامبر (صلیالله علیه و آله) و از امیرالمومنین (علیه السلام) تقلید کنید. ۱۳۷۵/۰۲/۱۷
-
روز ازدواج
نکاتی در ارتباط با ازدواج موفق برگرفته از کتاب بانوی تراز
-
معرفی کتاب انتخاب صالحان
موشن معرفی کتاب انتخاب صالحان
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت پنجم
بهار سال 1365 را - روزی که امام(ره) در بستر بیماری بودند - فراموش نمیکنم. ایشان دچار ناراحتی قلبی شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزی در بستر بیماری بودند... آقای حاج احمد آقا - آقازادهی محترم ایشان... به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آنجا بیایید؛ فهمیدم که برای امام(ره) مسألهیی رخ داده است... خدمت امام(ره) رفتم و هنگامی که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم... در آن لحظهیی که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتی که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً میباید در آن لحظهی حساس به ما میگفتند. ایشان گفتند: قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمیتواند به شما آسیبی برساند. به نظر من، وصیت سیصفحهیی امام(ره) میتواند در همین چند جمله خلاصه شود. 1368/04/12
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت چهارم
وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافی الضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. 1389/03/14
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت سوم
من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجهی اوّل است. اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیّتنامهی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایههای انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیّتنامهی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیدهاید امّا امام مجسّم در همین وصیّتنامه است؛ مجسّم در همین بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیّتنامه و مانند اینها هست؛ نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت دوم
دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهی امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مأیوس کرد. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
-
برگی از خاطرات
بدون توقف
یکی از خصوصیات امام رضواناللَّه علیه که زمان حیات ایشان هم به این نکته توجه داشتم و بعد از رحلت آن بزرگوار هم بارها گفتهام، این بود که ایشان، سنّت ایستایی انسان در یک سنین را به هم زدند؛ یعنی خدای متعال، این سنّت را در وجود ایشان به هم زد. انسان، رشد و جوشش و پیشرفت و توقّفی دارد. انسان در یک زمان -چهل، پنجاه، شصت یا هفتاد سالگی- متوقّف میشود. خدای متعال، این سنّت را در وجود امام به هم زد. ایشان توقّف نداشتند. واقعاً این نکتهی عجیبی است. او مردی است که در سنین قریب هشتاد سالگی، وارد قلمرو ادارهی کشور و سیاست عملی شد. قبل از آن هر چه بود، فکر و تئوری و حرفزدن بود. بعضی افراد، این گونه فعالیتها را از جوانی تجربه میکنند؛ ولی ایشان تازه در سنین نزدیک هشتاد سالگی شروع کردند. 74/12/4
-
قصه مبارزه
چراغ راه | قسمت اول
ضربهی شدید ناشی از فقدان امام بزرگوار برای ملتهای مسلمان در سرتاسر دنیا، ضربهیی کاری بود و حقیقتاً آنها را دچار غلق و اضطراب کرد. بخشی از این نگرانی به خاطر آن بود که امام(ره) را از دست داده بودند، و بخشی دیگر به این دلیل بود که نسبت به سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی نگرانی داشتند. در این میان، موضع ملت ایران، امید را به دلهای مسلمانها در سرتاسر عالم برگرداند. 1368/04/10
-
زائر سرای نور الهدی
نظرسنجی:
-
خلوت انس.
موشن معرفی کتاب خلوت
-
حامی مظلوم
آیتالله خامنهای در دورهی اول ریاستجمهوری به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دورهی دوم به کشورهای پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا، موزامبیک، یوگوسلاوی، رومانی، چین و کرهی شمالی سفر کردند. ایشان در گزارش خود به مردم دربارهی سفر به آفریقا گفتند که در این قارّه علاوه بر پیگیری هدف تحکیم روابط، پیام جمهوری اسلامی مبنی بر حمایت قاطع از مبارزه با رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی نیز به گوش مردم منطقه رسانده شد: «ما البتّه به وسیلهی بیانیّه و موضعگیری در سازمانهای بینالمللی و نامهنگاری و فرستادن پیک و پیام اعلام نظر خودمان و موضع خودمان را کرده بودیم، اما لازم بود که بیش از این اعلام موضع بشود و این سفر این کار را انجام میداد که بنده به عنوان نمایندهی ملت ایران و بهعنوان رئیس شورایعالی دفاع یک کشور در حال جنگ، در موقعیت حساس، بهعنوان سفیر انقلاب بروم در پشت مرزها و دیوارهای کشور مظلوم آفریقای جنوبی و آنجا نه یک بار، نه دو بار، بارها فریاد بزنم و بگویم ملّت ایران در کنار مبارزین آفریقای جنوبی که مظلومند قرار دارد و ما با تمام وجود از آنها دفاع میکنیم و حمایت میکنیم.»( بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، 4/11/1364)
-
برگی از خاطرات
زیارت قبول
سال 58 تنها باری است که آیتالله خامنهای به سفر حج مشرّف شدهاند. سالها بعد ایشان پس از مطالعهی کتاب «سفر به قبله» که سفرنامهی حج هدایتالله بهبودی است، دلنوشتهای در حال و هوای دلتنگی زیارت خانهی خدا به یادگار گذاشتند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. تا به یاد دارم از سالهای دور جوانی هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، جرأت نمیکرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود -چه رسد به عنوان روحانی کاروان- بگذارد. بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مکه و مدینه، خالی نمانده بود. و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد... تنها تسلّی به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است که خود بازافزایندهی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده! زیارت قبول 70/12/10»
-
سرمشق؛
ارادتم بیشتر شد
آقا خاطرهی خود از یکی از شهدا را اینطور تعریف میکنند: «یکی از مدیران دستگاههای فرهنگی دربارهی یک نفر از چهرههای معروفِ فرهنگیِ خوب که امروز جزو شهدای عالی مقام ماست و من خیلی به او علاقه داشتم و همیشه به دستگاههای مختلف فرهنگی توصیه میکردم که از وجودش استفاده کنید، چند عکس به من نشان داد که مربوط به قبل از انقلابِ او بود و او را در مناظری که آن زمان برای جوانان خیلی پیش میآمد، نشان میداد. آن آقا به من گفت: بفرما! این همان کسی است که شما اینطور از او تعریف میکنید! من عکسها را که نگاه کردم گفتم که ارادتم به این شخص بیشتر شد، چون او در این محیط بوده و حالا اینگونه شده؛ حتماً باید از ایشان استفاده کنید.»
-
مبنا
مقوله ی نهضت های مواسات برای حل مسئله
مقولهی نهضتهای مواسات برای حل مسئله در نگاه رهبری؛ توضیحی ازدکتر عادل پیغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)
-
مرور برخی خصوصیات شهید جمهور در پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی
مرور برخی خصوصیات حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج ابراهیم رئیسی در پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی
-
برگی از خاطرات
مسیح کردستان
من شهید بروجردی را از اوایل پیروزی انقلاب شناختم. اواسط سال 1358 شورای انقلاب مرا مأمور کرد که بروم کارهای سپاه را به عهده بگیرم. کسانی که در سپاه بودند، به من مراجعه کردند و گفتند خوب است که شهید بروجردی را بگذارید منطقه غرب کشور. موافقت کردم و شهید بروجردی را فرستادیم آنجا. یادم میآید در سالهای 60 و 61 بود که حضور ضد انقلاب در منطقه غرب کشور، یک حضور بسیار فعالی شده بود. از طرف عراق تغذیه میشدند، هم تغذیهی مالی و هم تغذیهی تبلیغاتی و هم تغذیهی تسلیحاتی. مرحوم شهید بروجردی در این زمینهها بسیار فعال بود. یکبار در سال 59 یا اوایل 60 رفتم منطقه غرب، ایشان آن وقت در باختران بود و از نزدیک شاهد کار او بودم. اما چیزی که من از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به تنها چیزی که فکر میکند، مسئولیت و وظیفه است. من تصور میکنم روحیهی آرامش و نداشتن حالت ستیزهجویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارضهای کاری با او داشتند، نشانهی آن روح عرفانی شهید بود. 1366/7/15
-
جامعه سازی مردم بنیان
نقش مردم در شکل گیری عناصر جامعه و ارتباط نظریه مردم سالاری دینی در اندیشه رهبر معظم انقلاب در توضیحی ازدکتر عادل پیغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)